تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی
تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی برای مدیران ارشد که مهره اصلی هر نهاد اقتصادی محسوب می شوند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
مدیران بایستی سطح دانش تحلیلی بسیار بالا ،برنامه ریزی و کنترل بسیار دقیقی داشته باشند .
رویکرد تحلیلی مالی و توانایی تجزیه و تحلیل هر صورت مالی برای مدیران حائز اهمیت است.
مدیران با اشکال مختلفی از اطلاعات مواجه هستند که بخش عمده ای از این اطلاعات در صورتهای مالی هر شرکت منعکس می شود.
اطلاعات مربوط به وضعیت تولید،منابع انسانی و اطلاعات مالی ،نمونه ای از این اطلاعات هستند که اطلاعات مالی را می توان مهمترین اطلاعاتی دانست که در اختیار مدیران قرار می گیرد.
اهمیت اطلاعات مالی:
اهمیت اطلاعات مالی در هر صورت مالی ویژگیهای مطلوبی دارند که مرتبط با تصمیم گیری های مدیران می باشد.
تحلیل صورت های مالی می تواند نمایانگر کلی از وضعیت و عملکرد نهاد باشد که این عملکرد را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
شرکت کنندگان در این دوره،درک دقیق از صورتهای مالی یک شرکت را دارند. همچنین قادر خواهند بود در مورد کیفیت صورتهای مالی اظهارنظر کنند و مشخص کنند تا چه اندازه می توان به صورتهای مالی آن شرکت اعتماد نمود.
علاوه بر این،آنها می توانند تحلیلی جامعی از وضعیت یک شرکت بر مبنای صورتهای مالی آن شرکت ارائه دهند،این تحلیل می تواند آنها را در گرفتن تصمیم های مناسب برای شرکت یاری نماید.
ویژگی های دوره تجزیه و تحلیل مالی:
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از موضوعات پیچیده مالی می باشد.
هدف از این دوره، آماده سازی شرکت کنندگان برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت واقعی با تمام پیچیدگی های آن است.
شرکتها در زمینه های مختلف تولیدی و ساخت و ساز، فعال هستند و به گونه ای انتخاب شده اند که نکته های ظریف تحلیل مالی در محیط واقعی را به شرکت کنندگان آموزش دهد.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی میتواند به منظور ارزیابی عملکرد و پیش بینی آینده شرکتها استفاده شود.برای رسیدن به این هدف، رویکردهای مختلفی متصور است.
برخی معتقدند که تجزیه و تحلیلهای افقی و عمودی صورتهای مالی روند ملموسی از وضعیت مالی یک شرکت را به تصویر میکشد و اطلاعات مناسبی در خصوص روند فعالیتهای شرکت مورد نظر را در اختیار قرار میدهد.
از دیدگاه دیگر، بهرهبرداری از صورتهای مالی به منظور ارزیابیهای کوتاه مدت و بلند مدت وضعیت یک شرکت است که متناسب با هر نوع ارزیابی، تمرکز بر بخشهایی از صورت های مالی اهمیت پیدا میکند و از این جهت میتوان دستهبندی متفاوتی برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی قائل شد.
روشهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
نسبتهای مالی در واقع مقایسه دو حالت از صورت های مالی است که شامل ترازنامه یا صورت سود و زیان میشوند.
معمولاً نسبتهای مالی به سه دسته تقسیم می شوند.
دسته اول، آن دسته از نسبتهای مالی که صرفاً از ترازنامه استخراج میشوند.
دسته دوم نسبتهایی که به صورت تلفیقی از اقلام ترازنامه و صورت سود و زیان بهدست میآیند.
نسبت نقدینگی:
تنسبت نقدینگی ،توان شرکتها را برای ایفای تعهدات کوتاه مدت نشان میدهد. این نسبتها شامل مواردی مانند نسبت جاری، نسبت آنی و … میشوند.
نسبت فعالیت:
نسبت فعالیت ،نحوه بهکارگیری اثربخش داراییهای تحت کنترل شرکتها را نشان میدهد. این نسبتها مواردی مانند نسبت گردش کل داراییها، نسبت ارزش ویژه به داراییها و .. میباشند.
نسبت سود آوری:
نسبت سودآوری،خالص بازده درآمد فروش و داراییها را منعکس میکند.
مواردی از جمله: نسبت بازده،حقوق صاحبان سهام، نسبت بازده سرمایهگذاریها، نسبت سود ناخالص به فروش در این گروه قرار دارند.
نسبت ارزش بازار سهام:
یک گروه دیگر از نسبتها نیز وجود دارند که به نسبتهای ارزش بازار سهام ،معروف هستند. نسبتهای موجود در این گروه مواردی مانند EPS یا درآمد هر سهم، نسبت قیمت بازار به درآمد هر سهم یا P/E هستند که توسط بازار سهام تعیین میشوند.
با به کارگیری تکنیکهای تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی میتوان شناخت و درک بهتری از وضعیت مالی شرکتها به دست آورد.
نکات مهم در خصوص نسبت های مالی :
معمولاً محاسبه نسبتهای مالی بسیار ساده می باشد اما تحلیل این نسبتها حائز اهمیت است.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با استفاده از برخی نسبتها تلاشی است جهت ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک شرکت به واسطه بررسی ارقام قید شده در گزارشها.
برخی نسبتها ممکن است با توجه به نگرش و علاقه مدیران عامل شرکتها بیشتر استفاده میشود یا ممکن است نسبتهای دیگری که در طبقه بندی فوق به آنها اشاره نشده نیز تهیه و بررسی شود.
اما باید توجه داشت، زمانیکه نسبت خاصی محاسبه میشود این نسبت با نسبتهای دیگر شرکت مورد نظر ارتباط دارد و علاوه بر آن، با همان نسبت در سال گذشته و با نسبتهای مشابه در شرکتهای رقیب مقایسه میشود.
این مقایسهها نشاندهنده روند وضعیت شرکت در طی دورههای مختلف و همچنین قدرت رقابت شرکت با شرکتهای دیگر در صنعت خود است.
مدیران عامل باید بدانند که تجزیه و تحلیل نسبتها، نقطه پایانی وضعیت شرکت نیست، بلکه در اکثر موارد نشاندهنده زمینههایی است که به بررسیهای بیشتر نیاز دارد.
اشکالاتی که در تجزیه و تحلیل نسبت ها وجود دارد :
محدودیتها و اشکالاتی نیز در این تحلیلها وجود دارد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نسبتهای مالی در یک تاریخ مشخص محاسبه میشوند و اصولاٌ ارقام و اطلاعاتی هستند که اتفاقات و روندهای آتی را در محاسبات لحاظ نمیکنند.
نسبتها بر اساس اطلاعات تاریخ (گذشته) محاسبه میشوند و اختصاص آنها به آینده در صورت تغییر شرایط، چندان منطقی به نظر نمیرسد.
نسبتها ،معیار کمی ارائه میکنند و دربارهی ویژگیهای کیفی موضوع اندازهگیری توضیحی ارائه نمیکنند و لزوما منعکس کننده کیفیت اجزای تشکیل دهنده خود نیستند.
به عنوان مثال نسبت جاری یک شرکت ممکن است بالا باشد درحالیکه در داراییهای جاری شرکت اقلام موجودی راکد و خارج از رده وجود دارد.
نسبتهای مالی،تابع روشها و اصول حسابداری مورد استفاده شرکت مربوطه است و شرکتها میتوانند به سهولت از روشهایی استفاده کنند که نسبتها را تغییر دهند.
آنچه به عنوان نرخهای میانگین صنعت منتشر میشود صرفا ارقام تقریبی هستند به همین جهت شرکت باید به نسبتهای مربوط به رقبای خود توجه کند.
باید توجه داشت که تعیین مطلوبیت یک نسبت به تنهایی و بدون توجه به محیط اقتصادی، نوع فعالیت،دیگر نسبتهای مرتبط و نیز متوسط صنعتی که شرکت موردنظر در حال فعالیت در آن است عملا امکان پذیر نخواهد بود.
نظر به اینکه اطلاعات ترازنامهای به بهای تمام شده تاریخ و مربوط به مقطع تهیه آن است،به منظور واقعیتر بودن نسبتها و به حداقل رساندن تاثیرات تاریخی اقلام ترازنامهای، سعی میشود از متوسط ارقام در محاسبات استفاده شود.
پس از عباراتی نظیر متوسط داراییها، میانگین بدهیها، متوسط موجودیها و … از این زاویه قابل پذیرش است.
درپایان تاکید میشود که بهطور کلی هر نسبتی یک محدودیت دارد و یک قابلیت. لذا در نظر گرفتن مجموع نسبتها برای دستیابی به تحلیلهای واقعی و کاربردی اهمیت خواهد داشت.